" كسي كه هزار سال زيست!"

دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگي نكرده است. 

تقويمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقي بود.  

پريشان شد و آشفته و عصباني نزد خدا رفت تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد. داد زد و بد و بيراه گفت. 

 خدا سكوت كرد .

جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت.  خدا سكوت كرد. 

 آسمان و زمين را به هم ريخت. 

 خدا سكوت كرد. 

 به پر و پاي فرشته ‌و انسان پيچيد . خدا سكوت كرد.

كفر گفت و سجاده دور انداخت. خدا سكوت كرد.  

دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد.

. . .


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت 20:3 توسط امین حیدری| |

صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 13 صفحه بعد

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com